Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، سیدابراهیم رئیسی افزود: با اینکه سال‌ها از رحلت امام گذشته است احساس می‌کنیم او زنده است چرا که میراث او که انقلاب است، زنده است.

وی ادامه داد: امام حیات دارد چرا که راه او زنده است و بیش از همه مواقع در عالم رونق دارد و کلام او در مجامع علمی مورد بحث قرار می‌گیرد. میراث امام هم که انقلاب باشد حیات دارد و اصالت انقلاب اسلامی به نام مبارک اوست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نباید اجازه داد در جامعه نام امام کمرنگ شود.

رئیسی افزود: نباید اجازه داد از انقلاب امام هویت زدایی کنند، می‌خواهند از خط امام و راه او انحراف و تحریف ایجاد کنند نباید اجازه داد چنین شود. خط و راه امام نورانی است و نباید اجازه داد در این راه روشن و نورانی که همه ما را به سعادت می‌خواند کسی تحریف و انحراف ایجاد کند.

رئیس‌جمهور یادآور شد: امام اهل تحول بود. همواره باید به وضع موجود توجه کنیم و فاصله بین آن با وضع مطلوب را کم کنیم و نقاط قوت تقویت شده و نقاط ضعف زدوده شود. همه باید در زندگی فردی و اجتماعی این مسیر را پیش برویم.

وی افزود: امام نگاه تحولی به دین و کارکردهای دینی داشت و معتقد بود دین می‌تواند به عنوان یک دستور زندگی، برای اداره جامعه هم استفاده شود و نظام‌سازی و تمدن‌سازی کند.

رئیسی با بیان اینکه فقیه کسی است که فقه در جان او نشسته باشد، اظهار کرد: امام فقیه بود. یعنی دین را خوب فهمیده بود و باهمه وجود به دنبال اجرای دین در جامعه بود. امام نسبت به کارکرد فقه در متن زندگی مردم تحول ایجاد کرد و نشان داد دین می‌تواند زندگی انسان معاصر را اداره کند.

رئیس‌جمهور تصریح کرد: در سفر به آفریقای جنوبی یک حقوقدان که دوستدار آقای ماندلا بود به من گفت وقتی خواستم برای کشورم قانون اساسی بنویسم به متن قانون اساسی شما هم رجوع کردم و دیدم مترقی‌ترین قانون اساسی دنیاست چرا که پیوند با معنویت و سیاست دارد.

وی تاکید کرد: امام راحل بین معنویت و سیاست پیوند ایجاد کرد. همان چیزی که در بسیاری از سیاستمداران دنیا وجود ندارد و ریشه بسیاری از جنگ‌هاست. امام راحل تمام معادلات سیاسی را با انقلاب اسلامی بهم ریخت و معادلات جدیدی در عالم شکل داد. اگر از نظم جدید جهانی می‌گوییم یکی از عوامل اصلی آن انقلاب اسلامی است.

رئیسی اظهار کرد: اگر شاخصه‌های قدرت آمریکا رو به افول است و قدرت‌های نوظهور در عالم شکل می‌گیرند، حتماً یک پای این نظم جدید، انقلاب اسلامی ایران است که به نفع مقاومت در عالم شرایط را تغییر داد. هیچ زمان از تاریخ هفتاد ساله رژیم صهیونسیتی شرایط برایشان به این بدی نبوده است و این همان نظم جدید است.

رئیس‌جمهور با اشاره به اهمیت عدالت در حکومت‌داری یادآور شد: این بدان معناست که کسی باشد که در کشور وجود او جز خدا حکم نکند و تمام رفتارش براساس عدالت باشد. امام فقط عادل نبود بلکه عدالت‌خواه هم بود و دعوتش هم به خدا و هم به اجرای عدالت بود. او با همه وجود دنبال اجرای عدالت در همه حوزه‌ها در جامعه بود.

وی گفت: مردم در چهره امام یک خودساختگی می‌دیدند و به سخن او لبیک می‌گفتند. بسیاری هم در این سال‌ها تلاش کردند او را بشناسند هم از متفکران و اندیشمندان، هم پژوهشگران و شرق‌شناسان.

رئیسی با بیان اینکه هر تجلیلی اگر با تحلیل همراه باشد قیمت و ارزش بیشتری دارد، ادامه داد: باید تحلیل درستی از شخصیت و جامعیت امام داشته باشیم که الگوی ما در حال و آینده خواهد بود. نام و یاد امام روح و کالبد جمهوری اسلامی ایران است. امروز امام و خط امام و راه او هدایت‌گر همه ما و مردمی است که می‌خواهند آزاد، مستقل و مسلمان زندگی کنند.

رئیس‌جمهوری یادآور شد: مردمی‌ترین انقلاب را امام رقم زد و این قدرت نرم‌افزاری جمهوری اسلامی قابل‌رجوع و بررسی برای همه پژوهشگران است. امام تحولی در مردمی ایجاد کرد که احساس حقارت دربرابر قدرت‌های جهانی داشتند و آن تحول این بود که احساس عزت و اعتماد به نفس در برابر قدرت‌های جهانی یافتند و اتکال به خدا و اعتماد به نفس به ملت ما رسید و احساس ضعف برابر قدرت‌های شیطانی از میان رفت.

وی افزود: امتداد راهبردی این انقلاب در جای جای منطقه و دنیا هست. مردم یمن همان مردم صنعا و یمن قبلی بودند، اما چه شد که هشت سال با شکم گرسنه برابر ایادی استکبار ایستادگی کردند؟ این روح ایستادگی را چه کسی در آنها ایجاد کرد؟

رئیسی گفت: مگر مردم فلسطین پیش از این به میزهای مذاکره نگاه نمی‌کردند؟ اما امروز این رویکرد تغییر کرده و ابتکار عمل دست مجاهدان فلسطینی است نه میزهای مذاکره.

رئیس‌جمهور ادامه داد: امام به ما نگاه به افق آینده و تشکیل تمدن اسلامی و شکل دادن به مدنیتی به نام دین را بخشید. امام به ما آموخت ابرقدرت‌ها ولو خود را بزرگ بپندارند اما به شدت آسیب‌پذیر هستند و قدرت واقعی از آنِ خداست. آسیب‌پذیری قدرت‌های بزرگ را امام به ما آموخت و همان کشورها امروز به قدرت جمهوری اسلامی اذعان دارند و امروز هیچ معادله‌ای در منطقه شکل نمی‌گیرد مگر با نقش جمهوری اسلامی ایران.

وی افزود: ما بارها اعلام کردیم هر کشوری بخواهد با ما تعامل کند حاضر هستیم اما در برابر کشورهایی که بخواهند مقابل ما ایستادگی کنند مقاوم خواهیم بود. این مقاومت و ایستادگی را ما از امام راحل یاد گرفته‌ایم.

رئیسی تاکید کرد: امروز غزه به کانون مقاومت برابر رژیم صهیونیستی بدل شده و این از آموخته‌های امام راحل است و امروز مقاومت به یک واژه برجسته در بین واژگان سیاسی بدل شده است. رمز هم آن است که راه، تسلیم شدن برابر دشمن نیست بلکه قوی‌شدن است. جامعه قوی در برابر توطئه و فتنه مقاومت می‌کند.

رئیس‌جمهور گفت: مردم ما امروز شجاع، نترس و امیدوارند و امام مردم را امیدوار کرد. شیاطین و دشمنان در این چهل و چند سال برای ناامید کردن مردم تلاش کردند، اما نتوانستند. بودند کسانی که در مردم ایجاد یأس کنند، اما این راهبرد جمهوری اسلامی نیست. راهبرد جمهوری اسلامی ایجاد امید است و کارها را باید جهادی و بدون وقفه پیش برد.

وی تصریح کرد: هرکس هرجا برای جمهوری اسلامی کار می‌کند بداند که راهبرد برای پیشبرد امور راهبرد تلاش شبانه‌روزی است، نه نق زدن یا یک‌جا نشستن و حرف زدن. در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی امروز در منطقه حرف اول را می‌زند و این از تولید قدرت چه در صنایع نظامی ما و چه در رشد تولید در کشور نشأت گرفته است. هردوی اینها در کنار هم اهمیت دارد. حضور مردم در روزهایی همچون ۲۲ بهمن، روز قدس و ۱۴ خرداد تولید قدرت می‌کند.

رئیسی اظهار کرد: امروز دستور کار ما در دولت و برای همه مردم عزیز ما همین است که پیام امام انسجام و وحدت و یکپارچگی است. هیچکس حق ندارد کسی را طرد کند. دلها باید بهم نزدیک باشند. کسانی که دل در گرو نظام و انقلاب دارند ولو با ما اختلاف نظر دارند، نباید طرد شوند.

رئیس‌جمهور افزود: نباید به مشکلاتی مثل تورم نگاه سیاسی کرد و دل مردم را خالی کرد. نباید نبش قبر کرد که در گذشته چه رخ داده و چه دولت‌هایی چه اقداماتی نکرده‌اند بلکه همه باید کمک کنیم و مشکلات را حل کنیم.

وی با اشاره به اذعان آمریکا به شکست تحریم‌های یکپارچه علیه ایران، اظهار کرد: آن کس که تحریم‌ها را شکست داد و خنثی کرد شما مردم بودید. ما اعلام کردیم تجارت در کشور رکورد زده است و این به دست مردم انجام شده است. به مردم می‌گویم شما در عرصه‌های مختلف دشمن را ناکام گذاشتید و نزد امام راحل سربلند هستید.

رئیسی در پایان اظهار کرد: یقین داریم آنان که می‌خواهند مردم را ناامید کنند کم‌هزینه‌ترین کار را می‌کنند؛ نیروهای حزب‌اللهی باید در میدان باشند و مشکلات را حل کنند تا نقشه‌های دشمن و جنگ روانی آنان هم نقش بر آب شود. امروز خون شهدا از جامعه جهل‌زدایی می‌کند و جامعه ما در حال کسب آگاهی بیشتر است.

کد خبر 764864 منبع: ایسنا برچسب‌ها خبر ویژه سید ابراهیم رئیسی

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر ویژه سید ابراهیم رئیسی نباید اجازه انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی رئیس جمهور امام راحل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۹۹۶۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

امام گفتند امروز، موضوع‌شناسی هم کار فقیه است!

به گزارش مبلغ در حوزه مطالعات فقهی و دینی بسیار گفته اند و هنوز گفته می شود که کار فقیه، شناخت موضوع نیست و او باید به کمک کارشناسان و متخصصانی که در حوزه موضوعی خاص صاحب نظر هستند فقط به بیان حکم شرعی بپردازد. پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر در مصاحبه ای که با محسن مهاجر نیا انجام داده است به ارزیابی این سخن در مورد فقه حقوق شهروندی پرداخته است.

حجت‌الاسلام دکتر محسن مهاجرنیا، زاده ۱۳۴۳ اندیمشک است. او علاوه بر تحصیلات حوزوی، کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم سیاسی و دکترای خود را در گرایش اندیشه سیاسی از دانشگاه باقرالعلوم دریافت کرد. او بیش از صد مقاله و چندین کتاب در عرصه علوم سیاسی دارد. به جهت ارتباط وثیق میان علوم سیاسی و حقوق شهروندی، او آگاهی زیادی نسبت به این مقوله دارد. عضو شورای علمی گروه فقه سیاست و روابط بین‌الملل پژوهشگاه فقه معاصر، در این گفتگوی اختصاصی، تلاش دارد تا فقه حقوق شهروندی، بایسته‌ها و مبانی آن را بیان کند. گفتگوی صریح عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به‌قرار زیر است:

فقه حقوق شهروندی چیست و بایسته‌های آن چه اموری است؟

مهاجرنیا: پیش از ورود به بحث، لازم است نکته‌ای را عرض کنم که راجع به خودِ حقوق شهروندی است. حقوق در واقع جزء دانش‏هایی محسوب می‎شود که اصطلاحاً کلان دانش است؛ یعنی در ردیفِ بقیه دانش‏ها نیست. همه دانش‎ها به نحوی، سر در حقوق دارند و حقوق زیرساخت همه آنها است. به‌عنوان نمونه، بحث‌های حقوقی هم در فقه است، هم در جامعه‌شناسی است و هم در فلسفه.

مقوله شهروندی از پدیده‎های دنیای مدرن است. در گذشته، چیزی به اسم شهروندی مطرح نبوده است. شهروندی منزلتی اجتماعی است که به کسانی که در یک مملکت، جامعه یا کشور زندگی می‌کنند داده می‌شود. وقتی افراد، متعلِّق به جامعه شده و به‌عنوان بخشی از هویّت جامعه تلقی شوند، جامعه برای اینها یک حق و حقوقی قائل است و در مقابل، آنها هم در قبال جامعه، یک سری تکالیف پیدا می‌کنند.

در دوره سنّت، چیزی به اسم شهروند نبود؛ لذا مردم حق و حقوقی نداشتند و فقط تکلیف داشتند؛ یعنی باید به شاهان مالیات می‌دادند، هر چیزی به آنها می‎گفتند انجام می‎دادند، برای شاهان می‏رفتند و می‌جنگیدند؛ ولی هیچ حق و حقوقی نداشتند. این قدر این حقوق منتفی بود که خودِ طرف هم مطالبه نمی‎کرد که من یک حقوقی دارم، نه خودش برای خودش حقی قائل بود و نه کسی به او حقی می‌داد؛ بلکه فقط تکالیفی داشت که باید انجام می‎داد.

به همین دلیل، در گذشته، چیزی به نام شهروند وجود نداشت. البته شهریار داریم که آن هم در جایگاه حاکمیت است و ارتباطی به مردم ندارد.

همین اصطلاح رعیت نیز حاکی از وضعی جوامع پیشین است. رعیّت یعنی گلّه گوسفند. راعی هم یعنی چوپان! یعنی مردم گلّه‎ای بودند که شاه، چوپان آنها بود. گله‎ای که ادعای حقی هم ندارد و دنبال آزادی هم نیست و اسیر است. در گذشته، شهروندی، این معنا را داشت.

در دنیای مدرن اما شهروندی متولد شد. شهروند کسی است که دارای حقوقی است. برخی از این حقوق، فطری است که و اعطایی نیست، مانند حق حیات، حق آزادی و مانند آن.

برخی از حقوق نیز طبق قراردادهای اجتماعی به فرد داده می‌شود؛ مانند حق انتخاب‌کردن، حق انتخاب‌شدن که طبق قرارداد اجتماعی، به افراد داده می‌شود.

برخی حقوق را نیز دین به انسان‌ها داده است؛ مانند حق پرستش و حق عبادت.

در این میان، دانش فقه به مدد احکام خمسه، این حقوق را مورد بررسی قرار می‌دهد و بیان می‌کند که کدام یک از این حقوق، مشروع است و کدام یک، مشروع نیست. همچنین در کنار این حقوق، تکالیفی را نیز به عهده حکومت و شهروندان می‌گذارد؛ مانند لزوم شرکت در انتخابات، لزوم شرکت در جهاد و… .

مبانی فقه حقوق شهروندی چیست؟

مهاجرنیا: بحث از مبانی فقه حقوق شهروندی در واقع به این پرسش بازگشت می‌کند که دلیل تعلق این حقوق به انسان چیست؟

دراین‌رابطه، مباحث مختلفی مطرح شده است. برخی پاره‌ای از حقوق را فطری می‌دانند. برخی، حقوق را قراردادی دانسته و ثبوت آن را به‌موجب قراردادی می‌دانند که بین انسان‌ها منعقد شده است. پاره‌ای نیز منشأ حقوق را ادیان می‌انگارند.

باتوجه‌به این مبانی، سه پارادایم برای تحلیل تعلق حقوق به انسان‌ها شکل‌گرفته است: طبیعت‌گرا، قراردادگرا و فطرت‌گرا.

البته این به این معنا نیست که منشأ همه حقوق شهروندی یک چیز است، بلکه ممکن است منشأ یک حق، طبیعت انسان باشد، منشأ حق دیگر، قرارداد اجتماعی و منشأ حق سوم، انشای شارع؛ لذا باید دررابطه‌با منشأ تعلق هر یک از حقوق به انسان‌ها، به‌صورت جداگانه گفتگو کرد.

آیا با نظریه فقه حداقلی اساساً میتوان به فقه و حقوق شهروندی پرداخت؟

مهاجرنیا: این سؤال بسیار مهمی است. ما به لحاظ سیاسی وقتی به فقه نگاه می‏کنیم، فقه به دو دسته تقسیم می‌شود: فقهی که به لحاظ سیاسی به‌صورت حداکثری، قائل به حضورِ فقه و حکومت اسلامی در همه ابعاد و زوایایِ زندگی انسان است به‌نحوی‌که همه حقوق شهروندی و شهریاری را پوشش می‎دهد. به این اصطلاح، فقه حداکثری می‎گویند؛ یعنی حداکثر قلمرو را برای فقه قائل بوده و بنا بر آن، فقه همه‌جا می‏تواند حضور پیدا کند.

در مقابل، عده‎ ای، به لحاظ سیاسی، قائل به یک سری محدودیّت‎ها هستند و می‏گویند: فقه مدّعیِ یک حکومت تمام‌عیار نیست؛ بلکه صرفاً متکفل اموری است که بر زمین‌مانده و ولیّ ای برای آن‌ها وجود ندارد. مثلاً وقتی چیزی گم می‌شود، می‏گویند بدهیم به دست فقیه عادل؛ چون امانت‌دار است و این را حفظ می‏کند. همین‌طور در امور جزئی مانند مسائل وقفی، تجهیز مرده، ارث بی‌وارث و امثال آن، فقیه را متولی می‌دانند. این نظریه را فقه حداقلی می‌گویند.

بنابراین، فقهِ حداقلی اصلاً چیزی به اسم شهروند نمی‌شناسد؛ زیرا شهروند کسی است که حق و حقوقی دارد و تصمیم می‏گیرد و مشارکت می‏کند و در جامعه حضور دارد، درحالی‌که فقه حداقلی اصلاً چنین جایگاهی برای انسان‌ها قائل نیست و چیزی به نام مشارکت سیاسی و انتخابات و امثال آن را به رسمیت نمی‌شناسد.

حتی اگر بر فرض هم فقیهی که قائل به فقه حداقلی است که در مورد آن صحبت کند ازآنجاکه موضوع‌شناسی‌اش ضعیف است و موضوع را به‌درستی هضم نکرده است نمی‌توان حکم درستی راجع به آن صادر کند؛ بنابراین بحث حقوق شهروندی جزء موضوعاتی است که فقط فقه حداکثری می‏تواند راجع به آن اظهارنظر کند.

نگاه فقه به انسان تا چه حد در تبیین گزارههای فقه و حقوق شهروندی تأثیرگذار است؟

مهاجرنیا: در فقه سنّتی ما، انسان بماهو انسان، خیلی شناخته شده نیست. فقه می‌گوید من با انسان کاری ندارم و اساساً بحث در مورد انسان، کار من نیست. بحث انسان‌شناسی را باید بروید در فلسفه و کلام و علوم دیگر جستجو کنید. کار من حکم‌شناسی است نه موضوع‌شناسی و انسان هم یک موضوع است نه یک حکم.

اما در عینِ حالی که فقه می‎گوید من با انسان کاری ندارم؛ ولی یک جاهایی دارد راجع به انسان قضاوت می‎کند. مثلاً شما در فقه، انسان‌ها را دسته‌بندی کردید و انسان‌های خوب و بد درست کردید؛ انسان‌های عادل و غیر عادل درست کردید. چرا می‌گویید پشت سر این آقا نماز بخوان که عادل است؟ این را فقه دارد قضاوت می‏کند. چرا می‌گویید این آقا، باغی و طاغی است و علیه حکومت اسلامی قیام کرده است، شورشی و ضدانقلاب است. این واژه‎ها را چه کسی می‎گوید؟ اینها را فقه بیان کرده است و دارد قضاوت می‏کند. فقه می‎گوید این شخص چون علیه حکومتِ اسلامی قیام کرده است باغی است. پس فقه دارد قضاوت می‏کند. دارد انسان‌شناسی می‏کند. فقه می‏گوید این شخص، جزء اطاعت‌کنندگان و وفاداران به حکومتِ عدلِ علی است و لذا انسان خوبی است.

پس فقه در حقیقت با انسان‌ها سروکار دارد و انواعِ انسان مجاهد، انسان قاعد و قائم، انسان حاضردرصحنه و انسان غایب در صحنه و انواع و اقسام تقسیم‌بندی‌های انسان را قضاوت کرده و دررابطه‌با آنها اظهارنظر می‏کند و البته می‌تواند هم بکند.

پس حال که این چنین است، ما نیاز به یک انسان‌شناسی گسترده در فقه داریم. انسان، موضوع احکام مختلف فقهی و حقوقی است؛ لذا باید در فقه به‌صورت دقیق، مورد واکاوی و بررسی قرار گیرد.

در گذشته می‏گفتند موضوع‌شناسی کار فقه و فقیه نیست، بلکه باید دیگران موضوع‌شناسی کنند و فقها تنها راجع به آن حکم صادر کنند؛ ولی به تعبیر امام راحل در آن نامه معروف که فرمودند: امروز موضوع‌شناسی کار فقیه است، فقیهی که موضوع را تشخیص ندهد نمی‏تواند حکمی درستی راجع به آن صادر کند، لازم است فقها به مقوله انسان به‌عنوان یک موضوع مهمی فقهی بپردازند؛ چون مهم‌ترین موضوع جدّیِ فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و شهروندی، مقوله انسان است. انسان از موضوعاتی است که حتماً نیاز به موضوع‌شناسی جدی و تخصصی در عرصه فقه دارد تا فقه بتواند راجع به آن حکم صادر بکند.


این گفت و گو، بخشی از مجله الکترونیکی «مبادی فقه حقوق شهروندی» است که با همکاری سایت شبکه اجتهاد تولید شده است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898366

دیگر خبرها

  • جایگاه ویژه‌ مردم ایران در بسط تفکر مهدوی در جهان امروز
  • حجاب؛ قدرت زن ایرانی
  • فیلم «درخت گردو» فاقد نگاه سیاسی و حاکمیتی است
  • «عملیات وعده صادق» از نگاه شخصیت‌های سیاسی ترکیه
  •  نامزدها چطور می‌پذیرند بیش از درآمد چهار سال نمایندگی برای انتخابات هزینه کنند؟
  • امام گفتند امروز، موضوع‌شناسی هم کار فقیه است!
  • رئیسی: طوفان الاقصی شکست راهبردی اسرائیل و حامیانش بود
  • رئیسی: موضوع عفاف و حجاب تکلیفی شرعی، قانونی و سیاسی است/ از همه بخش‌های فرهنگی، اجتماعی، انتظامی و قضائی کشور عمل به وظایف محوله را مورد توجه قرار دهند/ انتظار متدینین و قانونمداران هم توجه به قانون و کرامت انسانی آحاد جامعه است
  • رئیسی: پیشرفت‌های نیروهای مسلح تحت مدیریت عالی رهبر انقلاب موجب ایجاد امنیت، اقتدار و امید برای مردم و کشور شده است
  • رئیسی : موضوع عفاف و حجاب تکلیفی شرعی، قانونی و سیاسی است